متن هایی از دلتنگی “درد دل”….
درد دل
دلتنگی هایم را برای که بگویم ؟
از چه بگویم؟……
از بغض هایی که در گلویم خفه شد و یا از اشکهایی که لبخندی بی موقع جایشان را گرفت
کاش میدانستی چقدر این روزها دلگیرم و تنها
دوریت از یک طرف و اشکهای پنهانیم از سوی دیگر
می خواستم بگویم به تو بگویم به تو که دوستم داری فقط
اما از بغضت گریه ام می گیرد حتی………
امروز دلم می خواست ببینمت حتی برای چند دقیقه کوتاه اما باز هم نشد
یک لحظه در تو گم شوم و بگویم بد حالی دارم این روزها همین روزهایی که تو نیستی و تو نیستی و تو نیستی
گاهی بی خیال می شوم بی خیالتر از آنچه فکرش را میکنی و حتی فکر می کنم!
در دنیای امروز تنها باید امید داشت این تنها کاری است که از دستم بر می آید در این تکرارها……….