وصیت نامه شهید زینل انصار
| هم به صورت متنی و هم بصورت عکس در ادامه مطلب |
| برای دیدن عکس ها در اندازه واقعی بر روی آنها کلیک کنید |
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي محمد خاتم النبيين و علي اهل بيت الطيبين الطاهرين و لعن علي اعدائهم اجمعين الي قيام يوم الدين.
هرکس وصيتنامه اي دارد اما وصيتنامه ي شهيد با غير شهيد فرق دارد شهيد پس از شهادت مي نويسد که راهي که رفته ام چگونه ادامه دهيد ولي غير شهيد مي نويسد مالي را که جمع کرده ام چگونه خرج کنيد.
اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان امير المومنين عليا ولي الله و اشهد ان جميع المعصومين الي بقية الله با شهادت به يگانگي خدا و قبول رسالت (صل الله عليه و آله) فرستاده خدا و قبولي و شهادت به جانشيني علي (علي السلام) از طرف رسول خدا و شهادت به امامت يازده فرزندان پاک علي (عليهم السلام).
اما بعد درود بيکران بر امام امت و رزمندگان اسلام و روحانيون خط امام و خانواده هاي شهدا و سلام بر شنوندگان و خوانندگان اين جملات قاصر و ناچيز که بنده اي ناچيز مکتوب کرده است.
آري اماما ، امام عزيزم آنقدر بايد در اين سنگرها بمانم که بر بدنم گل مقاومت برويد حال موفق شدم به لطف خداوند به ديار عاشقان شتافته و وجود نا لايقم را دربين ياران اسلام و قرآن و کربلاي مکرر تاريخ قرار دهم. خدا را سپاس مي گويم و از او مي خواهم که اخلاص را با من عجين گرداند.
خدايا خداوندا تو گواهي که هدف در اين جنگ اعتلاي کلمه حق و نابودي و از بين بردن ستمگران است و اين حقير با ايماني که به خدا و روز قيامت دارم وظيفه شرعي خود دانستم که پا به عرصه جهاد و مبارزه بگذارم تا شايد در راه خدا کشته شوم ولي آيا کشته شدن من را ميتوان شهادت ناميد خدايا نا اميد به درگاهت نيستم ولي خود را شايسته نمي دانم و همين قدر مي دانم تو رئوف و توبه پذير هستي.
آري شهادت يک انتخاب است انتخابي آگاهانه و مشتاقانه حرکت عاشق بسوي معشوق که نصيب هر کس نمي شود و پروردگارا ، جلالا ، ربا ، معبودا ، معشوقا و همه کس و کارم نمي دانم در مقابل عظمتت چگونه تو را ستايش کنم و همين قدر مي دانم که هرکس تو را شناخت عاشقت مي شود و هر کس که عاشقت شد دست از همه چيز مي شويد و اينرا اندکي در خود احساس ميکنم و خدايا عشق به تو و امام و انقلاب آنچنان در وجودم شعله ور است که اگر بارها بار کشته شوم و يا تکه تکه ام کنند باز زنده مي شوم و يا زير سختترين شکنجه ها قرار گيرم هر تکه اي از گوشت بدنم اين را م گويد لبيک لبيک يا امام لبيک يا امام.
و بعد قبل از هر چيز بگويم که بنده حقير داوطلبانه و آگاهانه در اين ارگان مقدس ثبت نام نموده ام و دوست داشتم که بتوانم به مملکت اسلاميم و ملت هاي محروم و دربند شرق و غرب خدمتي نمايم و بخداي بزرگوار و عظيم اگر عشق به اسلام و قرآن و امام نبود هيچ قدرتي نمي توانست مرا به اينجا (جبهه) و اين ارگان مقدس (سپاه) بکشاند.
از برادران همرزم خود و ديگر برادران سپاه در سراسر کشور و بخصوص برادران هم پايگاه خود اين را خواهانم که از پاسداري خوب پاسداري کنيد و برادران عزيز نباشد در بين شما پاسدار نماهائي که به اسم پاسدار و در لباس مقدس پاسداري خواسته باشند اين ارگان را از چشم مردم دود و خوار گرداند و اما ، اي مردم اين را بدانيد که اين لباس سبزها کساني هستند که از حيثيت و ناموس شما و از اسلام و قرآن و مکتب مقدس شما پاسباني مي کنند و بعضي از شماها هنوز رنج و مشقت پاسدار را درک نکرده ايد آن پاسدار و يا بسيجي و سربازي که از جان و مال و عيش و دوش دنيا مي گذرد و به سوي مرگ مي شتابد آيا سزاوار است که ما با چشم خاري و ذلت به اينها نگاه کنيم هرگز ، هرگز : چنين نباشد که الحمد لله در بين ماها نيست انشاءالله.
(و سخناني چند با مادر محترمه ام)
مادر جان هيچ چيز براي تو در بساط ندارم و هيچ گونه ارزشي در برابر تو ندارم که خواسته باشم تو ار سپاس گويم و به مادر عزيزم سلامي گرم از اعماق قلبم در اين سنگر تاريک که ارمغان مي فرستم سلام عليک مادر محترمه ام.
و اي مادر اي کسي که به من انسانيت دادي آرزويم اين است که مادر جان حق خويشتن را بر من نالايق و گنهکار و عاصي حلال نمائي زيرا چه زحمتها و مرارتهائي که به پاي من کشيده اي و شبها و نيمه شبها با ياد خدا و ذکر خدا و نام حسين (عليه السلام) و علي (عليه السلام) مرا پرورش داده اي که حال به کمک حسين زمان شتافته ام مادرم از تو مي خواهم که پس از شهادتم هيچگونه ناراحتي از خود نشان ندهي زيرا همينم آرزو و هدف بوده است.
ماها يک امانت در نزد شمائيم که اين امانت را بايد در موعد مقرر به صاحب اصليش خداوند پس داد.
پدرم سلام عليکم پدر جان از شما و برادران و خواهرانم مي خواهم که حق خويش را بر من عاصي و گنهکار حلال نمائيد شايد در مقابل شما صدايم را بلند تر کرده باشم و کارهاي غير رضاي شما انجام داده باشم و از شما برادران و خواهرانم اين را مي خواهم که همينکه خبر مرگ مرا شنيديد هيچگونه ناراحتي و ناآرامي از خود نشان ندهيد و اي برادران و خواهرانم با اينکه بنده برادري خوب و شايسته اي براي شما نبودم شرم ميکنم زيرا شايستگي برادري را با شما نداشتم و شماها را به خدا قسم مي دهم که بعد از من هيچگونه ناراحتي به خود راه ندهيد و اگر جبهه نياز به شما و امثال شماها داشت به جبهه ها روي آوريد وگرنه در روز قيامت نادم و پشيمان خواهيد شد و يک لحظه از نماز و دعا غافل نشويد زيرا همين دعاهاست که فرش قبر و روشنائي قبر مي باشد و وصيتم بيشتر به شماها اينست که نماز را به وقت بخوانيد که اگر نماز شما قبول شد ديگر اعمال شما نيز قبول خواهد شد که روايت است ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت رد ماسواها ، از نفاق و تفرقه دوري کنيد که باعث شکست و نابودي انسانها مي شود و خواهران عزيزم از شما مي خواهم تقوا و پرهيزکاري را پيشه کنيد و حجاب خود را کاملا رعايت کنيد که حجاب شماها از خون من و امثال من ارزشش بيشتر است و وصيتي چند با خواهران و برادران روستاي خودم (اسير) اي خواهران وبرادران اسيري و آن کساني که اين حقير نالايق رامي شناختيد عاجزانه و ملتمسانه از تک تک شما حلاليت مي طلبم بخصوص خانواده هاي شهداء ، مفقودين ، اسرا ، و خواهران و برادران اينقدر خود را حريص به مال دنيا نکنيد عاقبت شما مرگ و دو متر زمين خشک و چند متري هم پارچه سفيد بنام کفن بيش نيست.
هيچ بدنيا فکر نکنيد زيرا دنيا مسافرخانه اي بيش نيست خود را به فکر آخرت بيندازيد و از تکبر و خودنمائي و فخر بپرهيزيد زيرا شماها و ماها کساني هستيم که بعد از مرگ اگر کسي به بدن ما دست زد بايد برود غسل کند ما يک مرداري بيش نيستيم و در نزد خداوند چرا اينقدر مغروريم و برادران و خواهران عزيز تقوا را پيشه کنيد.
و اي برادران جبهه ها را گرم نگهداريد که وقار و جوانمردي و شجاعت شما در ميدانهاي جنگ و مبارزه مشخص مي شود و برادران عزيز و محترم و دوستان من و ديگر شهداء در هنگام زنده بودن همديگر را دوست مي داشتيد و اگر در نزد ايشان کاري بر ضد ميل و رغبت اين عزيزان انجام مي داديد ناراحت مي شدند حال که شهيد شده اند هم همينطور مي باشد و دوستان من اگر اين حقير دوست شما بوده ام بايد حق دوستي را اداء کنيد و راه مرا ادامه دهيد و از امام ، امام امام ، که جهت خداست پيروي کنيد و خود را لايق چنان رهبري سازيد و توصيه ام به مسئولين اين است که همه را با يک چشم نگاه کنيد مگر نه اينکهمردمان همه بنده يک خدايند با چندين ديد نگاه نکنيد ضعيف را ضعيف ، قوي را قويتر نگاه کنيد بلکه بايد عکس اين عمل باشد که ضعيف را قوي و قوي را ضعيف نگاه کرد.
اگر فوز عظيم يعني شهادت نصيبم شد مرا در قبرستان شهدا دفن نمائيد والسلام.
اگر بار گران بوديم و رفتيم اگر نامهربان بوديم و رفتيم
شما با خانمان خود بمانيد که ما بي خانمان بوديم و رفتيم
زينل انصاري
25/11/1364 (اروند کنار)
كدشناسايى :1083042
كدبايگانى :4142 65
نام :زينل
نام خانوادگى : انصار
نام پدر :سهراب
تاريختولد :01/12/1343
ش.ش :791
محلصدورشناسنامه : گلهدار
تاريخ شهادت : 12/06/65
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن - توسطدشمندرجبهه
استان :بنيادشهيداستانبوشهر
شهر :ادارهبنيادشهيدبندركنگان
وصيتنامه :1083042 زينل انصار
بسم الله الرحمن الرحيم الحمدالله رب الـعالمين وصل الله على محـمد خاتم النـبين وعلى اهـل بيـت طيبين الطاهرين ولعن على اعدائهم اجمعين الى قيام يوم الدين .
هركس وصيتنامه اى دارداماوصيتنامه شهيدباغير شهيد فرق داردشهيدپس از شهادت مى نويسد كه راهىكهرفته امچگونه ادامه دهيدولى غير شهيد مينويسد ،مالى راكه جمع كرده ام چگونه خرج كنيد. اشهدانلاالهالااللهو اشهدان محمدارسولاللهواشهداناميرالمومـنين على ولى الـله واشـهدان جميع معصومين الى بقيـهالله با شهـادت بـه يـگانـگى خدا و قبول رسالت (ص ) فرستــاده خـدا وقــبولى وشهادت به جانشينى على (ع ) از طرفرسول خدا و شهداء به امامت يازده فـرزندان پاك على (ع ).
اما بعددرودبيكران برامام امت ورزمندگان اسلام و روحانيون خط امام و خـانـوادهاى شهـدا وسلـام برشنوندگان وخوانندگان اين جملات قاصروناچيز كه بنده اى ناچيز مكتوب كرده است .
آرى اماما ،امام عزيزيم آنقدر بايد دراين سنگرها بمانـم كه بربدنم گل مقاومت بدهـيد. حال موفـق شدم به لطف خدا وند بد يا رعاشقانه شتافته و وجود نالايقم را در بين ياوران اسلام وقرآن وكربلاى مكررتاريخ قراردهم .خداراسپاس مى گويم واز او مى خواهم كه اخلاص رابامن عجين گرداند.
خدايا خداوندا تو گواهى كه هدف در اين جنگ اعتلاى عشق ونابودى و از بين بردن ستمگران است واين حقير باايمانى كه به خدا وروزقيامتدارم؟؟؟-؟؟؟-؟؟؟-؟؟؟-بهعرصه جهاد ومبارزه بگذارمتاشايد دشمنان؟؟؟ـ شوند ولى آيا كشـته شدن من را ميتوان شهادت ناميد خدايا ناميدبه در گاهت نيستم ولى خودرا شايسته نمى دانم وهمين قدر ميدانم تو رئوف وتوبه پذير هستى .
آرى شهادت يك انتخاب است انتخابى آگاهانه ومشتاقانه حركت عاشق بسوى معشوق كه نصيب هر كس نمى شودوپروردگار ،جلالا،ربا،معبودا،معشوقا،همه كس وكارم نمى دانم در مقابلعظمت چگونه تورا ستايش كنم وهمين قدرمى دانم كه هر كس تو را شناخت عاشقت مى شود و هركـس كه عاشـقت شـد دست از همه چيزمى شويد و اينرا اندكى در خود احساس ميكنم و خدايا عشق به تو و امام وانقلاب آن چناندروجودم شعله ور است كه اگر بارها بار كشته شوم و يا تكه تكه ام كنند باززنده شـوم ويـا زير سخترين شكنجه ها قرارگيرم هر تكه اى از گوشه بدنم اين را مى گويم :لبيك يا امام لبيك يا امام .
قبل از هر چيز بگويم كه بنده حقير داوطلبـانه وآگــاهانه در اين ارگان مقـدس ثـبت نـام نمـوده ام ودوست داشتم كه بتوانم به مملكت اسلامى وملت هاىمـحروم ودربـند شـرق و غـرب خـدمتى نمايم و بخداى بزرگوارم و عظيم اگر عشق بهاسلام و قرآن و امام نبـود هـيچ قدرتـى نمى توانـست مـرا به اينجا (جبهه ) و اين ارگان مقدس (سپاه ) بكشاند از برادران همـرزم خود وديـگر بـرادران سپاه در سراسركشوروبخصوص برادران هم پايگاه خـود اين را خـواهانم كه از پاسـدارى خـوب پاسـدارى كنـيد وبرادران عزيزنباشد دربين شما پاسدارنماهايى كه به اسم پاسدار ودر لباس مقدس پاسدارى خواسته باشند اينارگان رااز چـشم مردم دور و خارگرداند. و اما اى مردم اين را بدانيد كه اين لبـاس سبزها كسانى هستند كه از حيثيت ونامـوس شـما واز اسلام و قرآن ومكـتب مقدس شـما پاسدارى مى كنند وبعضى از شما ها هنوز رنج ومشقت پاسداررا درك نكرده ايدآن پاسداروبسيجى وسربازى كه از جان ومال وعيش ونوش دنيا مى گذرد وبه سوى مرگ مى شتابد آياسزاوار است كه ما باچشـم خارى وذلت به اينها نگاه كنيم هرگز ،هرگز :چنين نباشد كه الحمدلله در بين ماها نيست انشاءالله .../
<<وسخنانى چند با مادر محترمه ام >> مادر جان هيچ چيز براى تو در بساط ندارم وهيچ گونه ارزشى در برابر توندارم كه خواسته باشم تورا سپاس گويم وبه مادر عزيزم سلـامى گرم از اعماق قـلبم در اين سنـگر تاريك به ارمغـان ميفرسـتم سلام عليك مادر محترمه ام .
واى مادراى كسى كه به من انسـانيت دادى آرزويم اين است كه مادر جان حق خويشتن را برمن نالايق وگنهكاروعاصى نمايى زيرا چه زحـمتها ومرارتهايى كه به پاى من كشـيده ايى وشبها ونيمه شبها باياد خدا وذكرخـداونـام حسين (ع ) وعلى (ع ) پرورش داده ايى كه حال به كمك حسيـن زمان شـتافته ام مادرم از تو مى خواهم كه پس از شهـادتم هيچگـونه ناراحـتى از خود نشـان ندهـى زيرا همـين آرزو وهدف بوده است .ماها يك امانت در نزد شمائيم كه اين امانت را بايددر موعد مقرربه صاحب اصليش خداوند پس داد.وپدرم سلام عليكم پدر جان از شما وبرادران وخواهرانمميخواهمكهحق خويش رابرمن عاصى وگنهكار حلال نمائيد شايد در مقابل شما صدايم رابلندتر كرده بـاشم وكارهاى در غـير رضـاى شما انجام داده باشم واز شما برادران وخواهرانم اين را ميخواهم كه همين كه خبر مرگ مرا شنيديد هيچگونهناراحتىوناتوانى ازخود نشانندهيد واى برادرانوخواهرانمبااينكهبندهبرادرى خوب وشايسته اى براى شما نبودم شرم ميكنم زيرا شايستگى برادرى رابا شما داشتم وشماها را به خدا قسم ميدهم كه بعد ازمن هـيچگونه ناراحتـى به خودراه ندهـيدواگرجبههنيازبهشما وامثال شمـاها داشـت به جبههها روى آوريد وگرنه درروزقيامـت نادم و پشيمـان خواهيد شد ويك لحظـه از نماز ودعاها غافل نشويد زيرا هميندعا هاستكه فرش قبر وروشنائى قبرمى باشدو وصيتم بيشتـر به شما ها اين است كه نماز رابهوقتبخوانيد كه اگر نماز شما قبول شد ديگر اعمال شما نيز قبول خواهـد شـد كه روايت است :ان قبلت قـبلماسـواها وان ردت رد ماسواهـا ،از نـفاق و تفـرقه دورى كنيدكه باعـث شـكست ونابودى انسانمى شودوخواهرانعزيزم از شمامىخواهمتقوا كه پرهيزكارى را پيشه كنيد و حجاب خود را كاملا رعايتكنيدكهحجابشماها ازخونمنو امثالمن ارزشش بيشتر است و وصيتى چند با خواهران وبرادران روستاى خودم (اسير)اى خواهرانوبرادران اسيرى وآنكسانى كه اين حقير نالايق را مى شنـا ختـيد. عاجــزانـه و ملـتمسـانه از تك تك شما حلـاليت مىطـلبم. بخصـوص خانـواده هـاى شهداء ، مفقودين ،اسراء وخواهرانوبرادراناينقدرخودراحريص به مال دنيا نكنيد كه عاقبت شما مرگ و دو مـتر زمـين خشك وچند مترى هم پارچه سفيد بنام كفن بيش نيست .به دنيا فكرنكنيد زيرا دنيا مسافرخانه اى بيش نيست خود را به فكر آخرت بيندازيد و از تكبر وخودنمائى وفخربپرهيزيد زيرا شماهـا و مـاها كسانـى هستيمكه بعد ازمرگهركس به بدنمادستزد بايد برود غسل كند مايك مردارى بيش نيستيم ودرنزد خـداوند چرا اينقدر مغروريم وبرادران وخواهران عزيزتقوارا پيشه كنيد .واى برادران جبهه ها را گرم نگه داريدكهوقار وجوانمردىوشجاعتشمادرميدانهاى جنگومبارزه مشخص مى شود وبرادران عزيزم ومحترم ودوستان من و ديگرشهداء در هنگام زنده بودنهمديگر را دوست مى داشتيد و اگر درنزد ايشان كارى برضد ميل و رغبت اين عزيزان انجام مى داديدناراحت مى شدند حـال كه شهيـد شده انـد هم همـينطور مى باشند و دوستان مـن اگر ايـن حـقيردوسـت شما بوده ام بـايد حق دوستى را اداء كنيد وراه مرا ادامه دهيد واز امام ،امام امام ،كه جهت خداست پيروى كنيد وخودرا لايق چنان رهبرى سازيد وتوصيه ام به مسئولين اين است كه همه را بايك چم نگاه كنيد مگر نه اينكه مردمان همه بنده يك خدايـند باچنديـن ديد نگاه نكنيد ضعـيفرا ضعيف ،قوىرا قويتر نگاه كنيد بلكه بايد عكس اين عمل باشد ضعيف راقوى وقوى را ضعيف نگاه كرد .
واگر فوز عظيم يعنى شهادت نصيبم شد مرادر قبرستان شهدادفن نمائيد وسلام ./
اگر بار گران بوديم ورفتيم اگر نا مهربان بوديم و رفتـيم
شما با خانمان خود بمانيد كه مابى خانمان بوديم ورفتيم
زينل انصارى 25/11/64(اروندكنار)
برای شادی روح شهید زینل انصار الفاتحه مع الصلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم